نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : جمعه 91 مرداد 6
زمان : ساعت 6:48 عصر
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : چهارشنبه 91 مرداد 4
زمان : ساعت 2:16 صبح
هرجا مبارزه با اسرائیل هست ما هستیم اسرائیل دشمن ماست و ما-در تعقیب او این تعقیب و گریز سالهاست اغاز شده. فاصله مان زیاد بود اما سرعت گرفتیم با مدد از سوخت هسته ای نیروگاه نطنز باکمک ماهواره امید، با کمک فناوری نانو ، اری زخمهای راهمان را هم خودمان درمان کردیم، جوانان انقلابی در جهاد دانشگاهی سلول های مارا بنیادی کردند با بنیان ولایت. اری سرعت گرفتیم، قدیم سرعت گیرهایی داشتیم ، در اتوبان تهران قم تابلو زده بودند کارگزاران اصلاحاتی مشغول کارند اما حضرت معصومه و برادر غیورش بساطشان را حمع کردند و دیگر اینکه حاکمان کشور های عربی بودند اما الان مردم همان کشور ها سرعت گیرهارا برداشتند بله ما سرعتمان زیاد است با وجود اینکه سرنشینان ماشین ما زیاد هستند اما علی راننده است ما در چند قدمی اسرائیل هستیم اما بنا نداریم فقط از او سبقت بگیریم بلکه علاوه بر سبقت در عین جوانمردی با یک تنه فنی او را به دره پرتاب میکنیم. ما امروز در سوریه هستیم با صدای بلند هم اعلام میکنیم همانگونه که دیروز در لبنان و غزه بودیم ما امروز در میادین دمشق مشغول پاکسازی هستیم ما خود را به مرز اسرائیل رسانده ایم همه اماده اند ایران،مصر،تونس،لیبی،یمن، بحرین، قطیف و دیگر شهرهای خفته عربستان، ما منتظر مرگ عبدالشیطان هستیم. ما در سوریه ((ژنرال احمد متوسلیان)) داریم اما در ایران امثال اقای (م) و بقیه کوتوله هایش فکر کردند که ما دغدغه مرغ داریم، از قدیم گفته اند مرغ کمتر زندگی بهتر اقای (م) بدان که ما با دهان روزه حرکت میکنیم اما بنا داریم افطارمان را در قدس باز کنیم شام افطار زرشک پلو با مرغ، اما بعید میدانم بمانی تا ببینی شاید هم رمال ها خبری بهت داده اند اما کور خوانده ای، ما علی را داریم. مکر شیطان بزرگ را باطل میکند تو و اطرافیانت که مگس هم نیستید. ما اصلا به تو فکر نمیکنیم ما به قدس فکر میکنیم، به خامنه ای، به بقیة الله فکر میکنیم ما تو را تا چند ماه دیگر مثل خاتمی و سران فتنه در زباله دان تاریخ جای میکنیم. اما رهبرم فرمان داده مسائل اصلی را با فرعی عوض نکنید ما در سوریه و مصر و عربستانیم تو هم مشغول مرغداریت با اقای رن....باش. اما اسرائیل، با تو بودم ما داریم میرسیم این پیچ را هم رد کنیم با سمند موتور توربو جدید ساخت ایران یک ضربه شش امتیازی بهت میزنیم. امریکا خواب از سرش پریده ولی ما تخت تختیم ما پشت اسد هستیم چون میدانیم از خیلی از مسئولین داخلی از رهبرمان بیشتر حرف شنوی دارد، امروز شیر، زخمی شده، رگ غیرتش بالا زده منتظر فرمان رهبرش است. روسیه فهمید هدف از سوریه ماهستیم اما شما نفهمیدید چون مشغول دپوی دان مرغ بودید چقدر دنیایتان کوچک است!، به وسعت یک مرغداری اما ما هر لحظه دنیایمان وسیع میشود رهبرما غذای فکری 1700زن جهان اسلام رابرای تمام عمر و نسل هایشان فقط در یک ساعت میدهد ولی شما ماهها برنامه ریزی میکنید که غذای مرغ را چطور بدهید(ندهید) این است فرق ما و شما، چیزی نمانده عربستان را هم بگیریم و بعد قلب اروپا. ما به فرنگ میرویم فقط نمیدانم اقازاده لندن نشین کجا میرود ؟!! فعلا بگذار با خیال راحت المپیک را پیگیری کند بعدش را هم نمیدانم شاید علی فرمان عفو عمومی دهد مثل پیامبر. ما در بدر و خیبریم و امروز در دمشق چرا که رد پای اسرائیل را در حوالی زینبیه میبینیم و با صدای بلند فریاد میزنیم : اینجا دمشق است،صدای مارا از مرز اسرائیل میشنوید. دمشق پل ارتباطی ماست، ارزش این پل برای ما بسیار بیشتر از پل صدر است ،اقایی که دیشب در مراسم افطار به هر ترفندی خودت را سمت راست حیدر جای کردی، از کجا اوردی در مشهد همایش برگزار میکنی و تربیت نیرو برای بعد از رییس جمهور شدنت؟؟!! ، پولش را نمیگویم ،اطمینان از رای اوردن را منظورم است ،نکند تونیز توهم تقلب به سرت بیفتد. گفته باشیم گزینه ما فرد دیگریست. ما ملتی در تحریم هستیم. (مرغ) نداریم اما اسلام را داریم میدانیم تحریم ها اثر دارد اما خدا را داریم، با اینحال ما انگشتمان روی ماشه است و هدفمان مغز اسرائیل. چیزی نمانده، جای اماممان خالی، جای همت و باکری خالی، جای بهشتی و مطهری خالیست، شما مطمئن باش که جای بهشتی را برای ما پرنمیکنی. بهشتی برای ما یک ملت بود اما شما همگی باهم یک محله ناصر خسرو هم نیستید. امروز احاد ملت پشت رهبر است سید حسن در لبنان است مردم مصر در التحریر هستند شیخ روحانی در قلب خادم الحرمین و به قول ان فرانسوی چیزی نمانده که همه اروپاییها مجبور باشند با گذرنامه اسلامی عبور و مرور کنند.اری ما مشغول طراحی گذرنامه بین المللی اسلامی هستیم ما سی سال است پشت رهبرمان هستیم خامنه ای خمینی دیگر است ولایتش ولایت حیدر است. اری حیدر این مردم را نداشت ولی این علی دارد. ما گوش به فرمان رهبرمان هستیم و اصلا هم روی اقای ا،ل،ه،م و بقیه تان حساب باز نکرده ایم، پس شما مشغول باشید که هدف ما قدس است و مطمئن باشید که مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین. شادی روح شهیدقدیانی هم صلوات. نمیدونم چرا ادبیاتم شبیه پسرش شد. البته من هم عموی شهیدم در قطعه 26 بهشت زهراست. شادی روح تمام شهدا صلوات. یاعلی | نظر نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : سه شنبه 91 مرداد 3
زمان : ساعت 11:14 عصر
بسم رب الشهدا و الصدیقین
به بهانه قلم حاج حسین شریعتمداری
شهید حسین باوند در اسفند ماه سال 1336در شهر تهران دیده به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی خود را در محیطی مذهبی و در کنار اعضای خانواده گذراند. در سن 11سالگی پدر را ازدست داد. او از زمان تکلیف مقید به نماز و روزه بود و بنا به قول نزدیکانش از 16سالگی همیشه با وضو بود و نظرش این بود که نباید بدون وضو از دنیارفت. او همزمان با تحصیل در همان سال فعالیتهای سیاسی-اسلامی خود را در خط امام (ره)و با شناخت و اگاهی کامل اغاز کرد. وقتی در دبیرستان علوی تهران درس میخواند خط فکری انجمن حجتیه را از بین بعضی دانش اموزان شناسایی و ان راباطل اعلام نمود. پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و در سپاه ترویج ابادانی خدمت میکرد تا اینکه به فرمان امام(ره)از خدمت فرار کرد. در دوران سربازی با برادران متعهد چیذر و شرق تهران در ارتباط با جریانات انقلاب و خط امام(ره)بیشتر اشنا شد و به همین خاطر تا پیروزی انقلاب در تظاهرات و راهپیماییها شرکت مستمر داشت و علیرغم پذیرش دانشگاه در فرانسه به علت وقوع انقلاب از رفتن منصرف شد. در سال 58در تشکیلات مرکزی هیئتهای پاکسازی مشغول به کار شد. هدف او از این کار نفوذ در تشکیلات باندی بنی صدر با هدایت شهید مظلوم بهشتی و شهید رجایی بود. بدین صورت که حسین تمامی اخبار و اطلاعات را توسط شبکه منابع حزب اللهی (که خود نفوذ داده بود) کسب و به شهیدان بهشتی و رجایی میرساند. در سال 59نیز به منظور راه اندازی بخش سیاسی در جهاد مرکز مشغول به کار شد. از مهمترین اقدامات وی در دولت بنی صدر این بود که در اردیبهشت ماه سال 60 متوجه شد که مدیر کل کنسولی وقت وزارت امور خارجه اسناد مهمی را در اختیار فضلی نژاد (مشاور بنی صدر) قرار میدهدو او انها را از وزارت خارجه به بیرون منتقل میکند. حسین درست زمانی که فضلی نژاد قصد داشت اسناد مهمی را از وزارتخانه خارج کند ترتیب دستگیری اورا داد و با کشف این اسناد و دستگیری متهم ، جریان بنی صدر وارد فاز جدیدی شد. شاهرخ از سال61 وارد اطلاعات سپاه شد و در قسمت توده مشغول به کار گردید. در ضربه ای که سپاه در 17 بهمن 61 به حزب توده زد شرکت فعال داشت و جزو افراد قلیلی بود که پس از این عملیات به صورت خصوصی به محضر امام امت (ره) جهت ارائه گزارش شرفیاب شده و امام نیز ان عنوان معروف "سرباز گمنام "را خطاب به این افراد بیان فرمودند. او مدتی بعد مسئول قسمت فدائیان اکثریت در اطلاعات سپاه منطقه 10شد و پس از ضربه به اکثریت،مسئول قسمت حزب توده در سپاه شد تا اینکه به علت ممانعت سپاه از حضور وی در جبهه و جهت حفظ وی ،با اصرار زیاد و تهدید به استعفاموفق شد با چند نفر از همکارانش به جبهه ها عزیمت نماید. حسین بالاخره خود را به قافله عاشقان حسینی در عملیات خیبر رساند و در پل طلائیه وقتی بچه ها به علت اتش سنگین زمین گیر شده بودند بانگ بر اورد که "بچه ها بیایید امام را امشب خوشحال کنیم " و از جا بلند شد و سایر برادران نیز به او پیوستند و با به هلاکت رساندن مزدوران بعثی پل طلائیه را تصرف نمودند؛ اما به علت پاتک سنگین عراق و دادن شهید و مجروح ،حسین و ده نفر از بچه های اطلاعات منطقه ده در منطقه مانده و بقیه را به عقب میفرستند. حسین نیز به همراه دوستانش در پگاهان صبح فردا(1362/9/12) شربت شهادت نوشیده و به سوی لقاء الله پرگشود. رجعت پیکر پاک این شهید پس از 14سال و در تیرماه سال 76 فضای شهر و محله اش را عطر اگین نمود.
((روحش شاد و راهش پر رهرو باد)) برگرفته از مجموعه حدیث عشق(نشر سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) | نظر نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : دوشنبه 91 مرداد 2
زمان : ساعت 1:16 عصر
حسین شریعتمداری خون در دل لعل ! (یادداشت روز) می گویند- و شاید فقط یک لطیفه باشد- که دزدی به خانه ای دستبرد زده و آنچه را در دسترس بود، به یغما برده بود. مأموران پلیس بعد از حضور در محل و بررسی کارشناسانه و فنی، اعلام کردند که سرقت در فاصله بین ساعات یک تا سه نیمه شب صورت گرفته است و صاحبخانه که مردی پاکدل، اما ساده اندیش بود، شانه به نشانه تعجب بالا آورد و گفت؛ پس این آقای دزد که تمام شب گذشته را مشغول دزدی بوده است، نماز شبش را چگونه و در چه فرصتی به جای آورده است! . 3 آقایان دست اندرکار امور سینمایی کشور! لطفا چند دقیقه ای از اوقات روزانه خود را به شنیدن و خواندن گزارش ها و اخبار رسانه های آمریکایی، اروپایی، صهیونیستی و نیز دقایقی را به رصد گزارش ها و اخبار رسانه های منطقه اختصاص بدهید، تا از جایگاه و نقش برجسته ای که زنان مسلمان کشورمان در تحولات عمیق و ضد استکباری این روزها در منطقه و جهان داشته و دارند باخبر شوید و... در این صورت، بی تردید و به یقین از معرفی دختر «رالی باز» به عنوان نماد زن ایرانی، شرمنده می شوید و شاید زیر لب این بیت از غزل خواجه شیراز را خطاب به خود زمزمه کنید؛ روزنامه کیهان 1391/5/2
| نظر نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : جمعه 91 تیر 30
زمان : ساعت 5:0 صبح
سال 1357 رخدادی در جهان مخابره شد که تمام معادلات منطقه ای و جهانی را برهم زد تشکیل جمهوری اسلامی ایران با شعار ضدیت با استکبار و رفع فتنه در جهان، خیل کثیری از سیاستمداران اعلام کردند این حکومت تشکیل شد ولی دوام نخواهد داشت به همین دلیل هواپیمای حامل حضرت امام سالم به زمین نشست تا مردمی که سالها و ماههای متمادی در خیابانها فریاد میزدند یا مرگ یا خمینی و در این راه جوانان خود را به قربانگاه فرستاده بودند با چشم خود ببینند و با وجود خود حس کنند که روحانیت و اسلام توان اداره جامعه و تشکیل و حفظ حکومت را ندارد. اما ماهها یکی پس از دیگری طی شد و نظام اسلامی حرکت رو به جلوی خود را ادامه داد و با وجود تمام مشکلات طی مسیر کرد.کسانیکه ان دوران بودند میدانند که شمارش معکوس برای رفتن نظام به صورت مدام رقم میخورد. اما امام و مردم باقدرت مسیر را ادامه دادند و ملت ایران مچ پای شیطان بزرگ ، امریکای جنایتکار را در دست داشت و هر روز که به عمر این نظام افزوده میشد از عمر استکبار کاسته میشد . بنابراین ترور ها و حذف فیزیکی مسئولین نظام و یاران راستین انقلاب با هدف فلج کردن ایران اغاز شد هر روز یک برنامه رادیویی با بسم رب الشهدا اغاز میشد و نام یکی از یاران امام برده میشد اما همچنان کشتی انقلاب در حال حرکت بود و با تمام این تلاطم ها خللی در ان پیش نمیامد. یهود فهمید که ترور کارساز نیست. بنابراین دیوانه ای به نام صدام تا دندان مسلح شد که تهران رادر مدت یک هفته فتح کند . جنگ شد پروانه گشته سوختیم. از خمینی درس عشق اموختیم. امام فرمان جهاد داد ایران یک صدا لبیک گفت یک هفته گذشت ولی تهران فتح نشد یک سال گذشت خبری نشد و هشت سال گذشت تمام دنیایی که پشت صدام بود و رو در روی ایران شکست خورد و اینجا بود که ملت امام از مچ پای استکبار کمی بالاتر امد و به .... ان رسید و در مشتش گرفت. ملت های مسلمان به فکر فرو رفتند با قیاس جنگ شش روزه اعراب و ان شکست مفتضحانه در کمتر از یک هفته، اینجا بود که ایران اسلامی خطرناک تر شد اما از انجاییکه به سندیت تاریخی، مسلمانان به هیچ عنوان( حتی در اوج نابرابری) در جنگ مسلحانه و زمینی شکست نخواهند خورد مگر با خیانت سرداران خودشان، دشمن متوجه شد که در نبرد زمینی حریف ملت ایران نیست و عرصه مقابله باید تغییر کند تا الگوی ایرانی اسلامی مقاومت و پیشرفت جهان شمول نشود ،باهمین تفکر وارد عرصه فرهنگی شد و به موفقیت هایی دست یافت از ان جهت که کشور ما درگیر جنگ بود و فرصت کار فرهنگی نداشت و مضاف بر ان اینکه دولت کارگزارانی که با شعار مانور رفاه وارد عرصه بود و بعد از ان دولت اصلاحات عهده دار امور بودند اما سکاندار انقلاب کماکان امام بود اما با نامی دیگر و کشتی انقلاب را در اوج تلاطم ها هدایت کرد .از اینجای ماجرا به بعد را به جهت جلوگیری از اطاله کلام فاکتور میگیرم ،ضمن اینکه احتمال قوی مخاطبان خاطرات تلخ و شیرین دوران اصلاحات را به خاطر دارند .امابعد از پیروزی های جنگ 33روزه و 22روزه به یکباره موجی جدید در جهان اتفاق می افتد با نام بیداری اسلامی و هدف ان مقابله با استکبار است . تمام مردم عامی و سیاستمداران و نخبگان جهانی میدانند که خواستگاه این بیداری نه کشور عربستان نه کشور مصر ،که خود درگیر این انقلاب بود ، و نه کشور های اروپایی و امریکا و رژیم صهیونیستی، که خودهدف از این بیداری و مقابله با ان کشورها هستند میباشد بلکه خواستگاه و قلب تپنده این جوشش جمهوری اسلامی ایران است ، کشوری که طی سی و سه سال به تنهایی در مقابل تمام فتنه گران عالم ایستاده است و در عین تحریم به تکنولوژی های مختلف هسته ای دارویی و نظامی از نوع بومی دست یافته است و قدرت بلا منازع منطقه عظیم و استراتژیک خاور میانه گردیده . اکنون شرایط به مرحله ای رسیده است که مردم تمام کشور های اسلامی، ایران را برای رهبری این قیام عظیم برگزیده اند و این مساوی است با مرگ امریکا و اسرائیل به همین دلیل فشار های جدید برای تضعیف جمهوری اسلامی تصویب میشود که هدف از انها ایجاد مشکلات داخلی با هدف ایجاد بلوا و نهایت امر زانو زدن ایران است تا به تمام ملت های بپا خواسته اعلام شود. شمایی که ایران را به عنوان کشوری که در عین دشمنی با امریکا به موفقیت های فراوانی دست یافته است قلمداد میکنید و الگوی خود قرار داده اید ،ببینید که نهایت امر همین ایران هم مجبور شد با ما مذاکره کند و از ما کمک بخواهد و این پیچ تاریخی به نفع استکباری که امروزه با بحران مشروعیت روبروست رقم بخورد.( به علت برخی محدودیت ها امکان اشاره به وضعیت نظامی و تقابل نظامی ایران و اسرائیل در حال حاضر برایم نیست اما به همین نکته بسنده میکنم که امروز محو اسرائیل به یک فرمان رهبری بستگی دارد و محو رژیم اشغالگر قدس یعنی مرگ امریکا)و با قاطعیت اعلام میکنیم که امروز گردن و گلوگاه تنفسی استکبار در دستان ایران است و یک فشار کوچک لازم است برای مرگ فتنه. دوستان قبول داریم فشار اقتصادی و تورم هست قبول داریم مشکلات فرهنگی هست قبول داریم وجود مافیا ی اشکاری را که از ضعف دولت و نظارت در کنار قوه قضاییه ضعیف در جهت فشار بر مردم فعالند و ..... را، قبول داریم تمام مشکلاتی را که میبینیم، اما در طرف مقابل تمام استکبار را میبینیم که ایستاده است رو در روی ایران. در انسو تر ملت ها و دولت های اسلامی را میبینیم که به یاری ما می ایند ،هزار و هفتصد زنی را میبینیم که به نمایندگی از بخش عظیمی از جامعه شان به ایران می ایند تا نقشه راه بگیرند ،در ان سوتر درخت پر بار مقاومت رادر قلب اسرائیل میبینیم و از همه بالاتر وعده تخلف ناپذیر الهی را که ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم ،جمهوری اسلامی بنا بود با شهیدان رجایی و با هنر و بهشتی و مفتح و .... جامعه ارمانی و مدینه فاضله بنا کند نه با امثال اقایان سروش و خاتمی و الف، ب، ذ،م، ،ک ،ف و .... اگر مشکلی هست از خود ماست. انقلاب راهش را ادامه میدهد اسلام راهش را ادامه میدهد ، پرچم اسلام به هیچ عنوان بر زمین نخواهند ماند و اگر ما کوتاهی و کم طاقتی کنیم هستند ملت های بانشاط و پر امیدی که خداوند این پر چم را به انان بدهد ،مواظب باشیم برای چند کیلو گوشت و مرغ انقلاب و امام و خون شهدا را به باد ندهیم. ماه مبارک رمضان است. ملتی که این ماه را دارد نباید از فشار اقتصادی برنجد چرا که این فشار در جهت رسیدن به ارمانهای الهی و اسلامی است سی و سه سال امدیم و با تمام مشکلات ساختیم، در زمانه بدر و خیبر این اندک مشکلات اقتصادی را هم تحمل کنیم که عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم یاعلی
| نظر |