سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پایداری ، متحد = یون ، یَت
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : چهارشنبه 91 شهریور 15
زمان : ساعت 12:21 عصر

 

تفرقه

 شخصی باعجله نزد اهالی روستا دوید و گفت:اب،خاک، تلفن،اتش. اما کسی متوجه نشد،دقایقی گذشت تا نفسی تازه کرد و از انجاییکه اهالی هنوز متوجه مطلب نشده بودند جملاتش را کامل کرد و گفت: خانه ما اتش گرفته اب و خاک بیارید و به اتش نشانی زنگ بزنید.

من هم بنا دارم به جهت اهمیت موضوع، مطلبم را به سبک اب ، خاک ، تلفن ،اتش. بیان کنم

اقای موسوی خوئینی ها ید طولایی در ایجاد فتنه های پر طمطراق دارند که نمونه های بارز ان را در قضایای 88 دیدید. یکی از کارهایی که این عدو مبین در گذشته بوجود اورد ایجاد اختلاف بین نیرو های انقلابی و تقسیم انان به دو جبهه روحانیون و روحانیت مبارز بود.که نتیجتاٌ از دل ان دو دستگی ، جریان کارگزاران و دوم خرداد رخ نمایاند و......

اکنون نیز این اختلاف در جریان اصولگرایی به سرکردگی امثال اقای((ح)) در جریان پایداری و با این استدلال که میخواهیم فضای رقابتی در کشور پدید اید هویدا شدست که بهتر است زعمای قوم و بالاخص اقای مصباح یزدی بیشتر دقت کنند. و مطمئن باشند این دو دست اصولگرایی طناب اتحاد را پاره میکند.

در پایان همه دوستان را ارجاع میدهم به سخن رهبری در زمان انتخابات مجلس هفتم : اصول گرایی اصلاح طلبانه 

 

 

یاعلی

 




| نظر


سیده خاتون باوند
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : یکشنبه 91 شهریور 12
زمان : ساعت 5:48 عصر


اولین حاکم زن شیعه در ایران

سرآغاز قدرت سیاسی خاندان «باوند» در طبرستان را می‏ توان به زمان اسپهبد   قارن باوندی (قرن سوم هجری) مربوط دانست. از این زمان، آنان را «ملک الجبال» لقب دادند. شیرین دختر رستم بن شروین بن رستم بن قارن بود. «نام او شیرین بود بنت سپهبد [رستم بن [شروین، و نیاکان سیده همه پادشاهان طبرستان و دیلم بودند». فخرالدوله، از شاهانال بویه در ارتباط با خاندان «باوند»، با شیرین ازدواج کرد و او سیده خاتون لقب گرفت.

محمود غزنوی در مدتی که ملکه سیده خاتون زمام کارها را در دست داشت، اندیشه تسخیر ری را داشت و یک بار با نامه و پیام از وی درخواست کرد تا در ری خطبه و سکه به نام سلطان کند اما جواب سنجیده وی، او را ازین درخواست خویش منفعل کرد و از اندیشه درگیری با پیرزنی که شکست از او مایه رسوایی بود و پیروزی بر او هم چنانکه خود وی در جواب سلطان خاطر نشان کرده بود، افتخاری نداشت، منصرف کرد. اما

زمانی که شوهر او فخرالدوله دیلمی در قلعه طبرکدرگذشت سیده خاتون جانشین او شد و بر بخشی از مناطق شمالی و مرکزی ایران از جمله ایالت ریفرمانروایی کرد. فرزند آن‌ها ابوطالب رستم، لقب مجدالدولهگرفت.

 جنبه‏‌های مثبت شخصیت سیده خاتون در ابعاد فرهنگی، مذهبی، سیاسی و مدیریتی مورد توجه مورخین قرار گرفته‌است. عنصر المعالی درباره سیده خاتون می‏نویسد: «زنی ملک‏زاده و عفیفه و زاهد بود.»  آنچه سیده خاتون را بیش از هر چیز دیگری مورد توجه مورّخان قرار داده، نقش سیاسی او در دوره حکومت همسرش فخرالدوله و فرزندش مجدالدوله‌است. فخرالدوله در طول دوران اولیه حکومتش، بر اندیشه سیاسی و مدیریت صاحب بن عباد، وزیر مشهور شیعی مذهب، متّکی بود و پس از مرگ صاحب در 385 هجری، سیده خاتون سمت مشاورت شاه را بر عهده گرفت. هرچند امور دربار و دیوان به دو تن ار کارگزاران سپرده شد، ولی سیده خاتون بر آنان نظارت مستقیم داشت و در واقع، فخرالدوله این بار در امور سیاسی و مدیریتی به سیده خاتون تکیه کرد. نظارت سیده خاتون به امور سیاسی محدود نمی‏ شد. او بر امور مالی نیز نظارت کامل داشت و کلید خزاین فخرالدوله تا هنگام مرگ در اختیار سیده خاتون بود. به گواهی تاریخ، او بهتر از فخرالدوله مملکت را اداره می‏کرد و در حفظ و توسعه آن موفق بود. پس از مرگ فخرالدوله در 387 هجری، سیده خاتون فرزندش ابوطالب رستم مجدالدوله را جانشین پدر کرد. پسر دیگرش، ابوطاهر شاه خسرو، ملقب به شمس‏‌الدوله، را نیز به حکومت همدان فرستاد و حکومت اصفهان را به پسر دیگرش ابوشجاع بویه عین الدوله، که هفت ساله بود، سپرد. به همین علت، سیده خاتون از آن پس «امّ‏‌الملوک» لقب گرفت. سیده خاتون با توجه به سن کم فرزندش، مجدالدوله و با برخورداری از حمایت برادرش، اسپهبد طبرستان، امور حکومت ری، یعنی حکومت شاخه جبال آل ‏بویه را در دست گرفت. سیده خاتون بر تمام امور حکومتی مسلّط بود. دستورهای حکومتی با صلاحدید او صادر می‏ گردید. ابن اثیر می‏نویسد: «مادر مجدالدوله همچنان فرمان می‏راند و نامه شهریاران بدو می‏خواندند و او بدیشان پاسخ می‏فرستاد.» 

مجدالدوله دیلمی در هنگام خردسالی به امارت ری نشست و اوقات خود را بیشتر در مطالعه و تفریح به سر می‌برد و امارت واقعی تمام قلمرو او و برادرش شمس‌الدوله در حقیقت به دست ملکه سیده خاتون بود، با این حال مجدالدوله یک بار در سال 397 قمری در همان سال‌های کودکی به تحریک اطرافیان بر ضد مادر برانگیخته شد.  سیده خاتون با اقتدار تمام و با کسب حمایت از مقتدران محلّی، که با آنان رابطه خویشاوندی نیز داشت، توانست شورش‏های فرماندهان سپاه و توطئه کارگزاران دیوانی و درباری را فرونشاند. به قول عتبی، او «کافله ملک بود.»  نقش فعّال او در مسائل سیاسی و نظامی دوره مجدالدوله تا آنجا پیش رفت که وقتی پسرش، مجدالدوله، به کوشش وزیرش سعی در کوتاه کردن دست سیده خاتون از امور حکومتی داشت و برای این منظور حمایت بعضی از سرداران سپاه را نیز کسب کرده بود، سیده خاتون به یاری بدرحسنویه، حاکم دینور کرد، ریرا تسخیر کرد و مجدالدوله را برکنار نمود و برادرش شمس‌الدوله را به جای او نشاند. چندی بعد با او دوباره بر سر مهر آمد و او را به امارت ری بازگرداند و شمس‌الدوله را به همدان فرستاد.  به گفته عتبی، مادر مجدالدوله معتضد به کثرت اقارب و شوکت عشایر [بود] و از سر تحکّم و تغلّب در حل و عقد و امر و نهی ملک با لشکر دیلم سخن می‏راند و میان او و مادر بدین سبب وحشت افتاد». هرچند سیده خاتون بلافاصله پس از مدتی کوتاه ـ چون شمس الدوله را نسبت به مجدالدوله سرکش‏تر یافت ـ مجددا حکومت را به مجدالدوله باز گرداند، اما مسلّما این نوع تغییرات سیاسی، آن هم با سرعتی اینچنین، نیاز به اقتدار سیاسی و حمایت نظامی و درایت و کیاست فوق العاده داشت که سیده خاتون آن را دارا بود. گردش امور درباری و دیوانی به دست یک زن در ایران دوره اسلامی تا زمان سیده خاتون سابقه نداشت و او یک زن شیعی مذهب بود که با تدبیر سیاسی، قلمرو وسیعی از ایران را تحت سلطه گرفته بود و بر آن حکومت می‏ کرد. مهم‏ترین نقش سیده خاتون در حکومت شاخه جبال آل ‏بویه، حفظ قلمروش از تهدید و حملات نظامی قدرتمندترین امیر منطقه در آن زمان، سلطان محمود غزنوی، بود. سلطان محمود غزنوی، که همزمان با حکومت مجدالدوله و مادرش، فتوحات بسیاری در خراسان و هند و غزنه داشت، در ادامه توسعه‏ طلبی‏های خود به جانب ری کشیده شد و از سیده خاتون خواست تا نسبت به او اعلام اطاعت کند و در صورت استنکاف، او را تهدید به لشکرکشی به ری نمود. پاسخ سیده خاتون حکایت از تدبیر سیاسی او داشت و همین جواب مانع پیشروی سلطان محمود در آن زمان به ری گردید.

عنصرالمعالی می‏نویسد:

سیده خاتون جواب داده بود: «تا شوی من زنده بود مرا اندیشه آن بود که تو را مگر این راه بود و قصد ری کنی. چون وی فرمان یافت و شغل به من افتاد، مرا این اندیشه از دل برخاست، گفتم: محمود پادشاهی عاقل است، داند که چون او پادشاهی را به جنگ زنی نباید آمدن. اکنون اگر بیایی خدای آگاه است که من نخواهم گریخت و جنگ را ایستاده‏ ام، از آنچه در دو بیرون نباشد: از دو لشکر یکی شکسته شود؛ اگر من تو را بشکنم، به همه عالم نویسم که سلطان محمود را بشکستم که صد پادشاه را شکسته بود، مرا هم فتح‏نامه بود و رسد و هم شعر فتح [و اگر تو مرا بشکنی چه توانی نوشت؟ گویی زنی را بشکستم؟ تو را نه فتح‏نامه رسد و نه شعر فتح] که شکستن زنی بس فخر نباشد؛ گویند که سلطان محمود زنی را بشکست».

 محمود با پاسخ مدبّرانه سیده خاتون قانع شد و تا او زنده بود به ری لشکر نکشید. هرچند بیهقی، مورّخ دوره غزنویان، به گونه ‏ای دیگر به قصد محمود غزنوی برای فتح ری در زمان سیده خاتون اشاره کرده‌است و به نقل از خواجه احمد می‏ نویسد:

«امیر ماضی در خلوت با من حدیث ری بسیار گفتی که آنجا قصد باید کرد و من گفتمی: رأی، رأی خداوند است که آن ولایت را خطری نیست و والی آن زنی است. بخندیدی و گفتی: آن زن اگر مرد بودی ما را لشکر بسیار بایستی داشت به نیشابور».

، ولی این‏ها از ارزش تدابیر سیده خاتون در حفظ قلمرو حکومتی همسر و فرزندش چیزی نمی‌‏کاهد. با مرگ سیده خاتون در 419 هجری، ضعف مجدالدوله آشکارتر شد و چون سپاهیان با او راه مدارا در پیش نگرفتند، نامه‏ ای به سلطان محمود نوشت و از او دعوت کرد تا به ری آید. سلطان محمود در همان سال به ری لشکر کشید و آن را فتح کرد. مجدالدوله دستگیر شد و به قتل رسید و شاخه جبال حکومت آل‏بویه پس از سیده خاتون دوام نیاورد. محمود کتابخانه معروف ری را به آتش کشیده و صدها نفر از اندیشمندان و متفکران آنجا را به جرم زندیق و ملحد بودن به دار آویخت.

منابع تاریخی اشاراتی نیز به خدمات فرهنگی سیده خاتون دارند؛ از جمله انتخاب استادان صاحب‏نام و عالم برای فرزندش مجدالدوله. احمد بن فارسی همدانی، عالم لغوی، از جمله استادان مجدالدوله به شمار می‏رفت. سیده خاتون علاوه بر مسائل سیاسی، چون مادری دلسوز، زمینه آموزش‏های مذهبی و علمی را برای فرزندش مجدالدوله فراهم آورد. مجدالدوله با کیاست و درایت مادر، در محضر استادان دانشمند و شیعه مذهب از فلسفه و کلام بهره گرفت. ابوعلی سینا، دانشمند و فیلسوف نامی ایران، نیز مدتی از عمرش را نزد سیده خاتون و مجدالدوله گذراند. او، که نزد سامانیان به امر مطالعه و تحقیق مشغول بود، با قدرت‏ یافتن محمود غزنوی و مخالفت او با شیعیان، مجبور شد از خراسان خارج شود. پس در فرار از مقابل سپاهیان غزنوی و ضعف بسیاری از مخالفان محمود غزنوی به ری رفت و به خدمت سیده خاتون و مجدالدوله رسید و مورد لطف و محبت آنان قرار گرفت و ایشان چون حالات نفسانی او را شنیده بودند، در تعظیم او کوشیدند.  کتابخانه مجدالدوله چنان غنی بود که ابن سینا، فیلسوف معروف شیعی مذهب، مدت‏ها در دربار او اقامت کرد و از کتاب‏هایش، که بیشتر در علم نجوم و حکمت بود، استفاده کرد.

شهرت سیده خاتون تنها بخاطر عدل و انصاف، کفایت و خوشنامی و یا زن بودنش نیست، همچنین به سبب جواب دندان شکنی که در مقابل دعوت تهدید آمیز سلطان محمود غزنوی به وی می‌دهد نیز می‌باشد. روایت است سلطان محمود وقتی که بیشتر شهرهای ایران را گرفت؛ چند بار در صدد گرفتن ری برآمد ولی هر بار سیده ملک خاتون به لطائف الحیل متوسل شد و محمود را بطریقی از این کار منصرف ساخت. تا اینکه محمود سرانجام مصم شد ملک ری را از سیده ملک خاتون بگیرد و در این زمینه به او نامه ایی نوشت. سیده ملک خاتون برای وی پیغام داد که این کار از دو حال بیرون نیست یا آنکه تو در این نبرد پیروز خواهی شد یا من، اگر تو پیروز شوی که چندان قدر و بهائی نداری، زیرا همه گویند محمود زنی را شکست داد، و اگر من فاتح شوم آبرو و حیثیت تو بر باد خواهد رفت و همگان گویند محمود با آن همه خدم و حشم از زنی بیوه شکست خورد. پس از مرگ سیده ملک خاتون درشهر ری، فرزندش رستم ملقب به مجدالدوله دیلمی به حکمروایی رسید و وقتی از دفع توطئه امرای دیلمی عاجز ماند، از سلطان محمود یاری خواست. سپاه محمود این بار به بهانه اعانت به وی به ری آمد، مجدالدوله را دستگیر نمود و به هندوستانتبعید کرد و به حکومت ال بویهدر ری خاتمه داد. محمود ری را تسخیر کرده، کتابخانه معروف ری را به آتش کشیده و صدها نفر از اندیشمندان و متفکران آنجا را به جرم زندیق و ملحد بودن به دار آویخت.

آرامگاه سیده ملک خاتون واقع در جاده خاوران تهران که به زیارتگاه امامزاده سیده ملک خاتون معروف است هرساله مورد بازدید هزاران نفر قرار می‌گیرد.

در خصوص بقیه خاندان باوند در موتور جستجوی گوگل تحقیق کنید

یاعلی




| نظر


جهان در اغوش ایران
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : یکشنبه 91 شهریور 5
زمان : ساعت 1:40 صبح

 

اعضای جنبش عدم تعهد به کشورهایی اطلاق میگردد که بعد از جنگ های جهانی و با هدف اعلام بی تعهد بودن به طرف های درگیر جنگ و بیطرفی در صحنه مبارزات  قامت اراستند. از اعضای اصلی موسس ان میتوان به جواهر لهل نهرو،ماهاتما گاندی ، و جمال عبدالناصر اشاره کرد. این جنبش به مرور زمان گسترش پیدا کرد تا اکنون که بیش از دو سوم اعضای سازمان ملل را شامل میشود. اما انچه انگیزه نوشتن این وجیزه گردید برگزاری شانزدهمین اجلاس سراسری این جنبش در جمهوری اسلامی ایران میباشد. اجلاسی که از نظر اهمیت و گستردگی در طول دوران حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی بی سابقه میباشد. 

اجلاس پیش رو در شرایط متفاوتی برگزار میگردد:

 -اولاً از ان جهت که اولین نشست گسترده سران اغلب کشورهای جهان بعد از بیداری اسلامی منبعث از تفکر انقلاب اسلامی میباشد 

-ثانیاً جمهوری اسلامی میزبان و برگزار کننده ان میباشد و قطعا در حین برگزاری این اجلاس بسیاری از القائات منفی سران و رسانه های متخاصم علیه جمهوری اسلامی خنثی میگردد

-ثالثاً بعد از تحریم های به اصطلاح فلج کننده امریکا ،سران 2/3 کشورهای جهان با چشم خود بی تاثیری این تحریمها را دیده و قطعا افق جدیدی در مناسبات تجاری و اقتصادی ایران اسلامی گشوده خواهد شد انشاالله

-رابعاً به حول قوه الهی با برگزاری ایده ال و بی نقص و در کمال ارامش و امنیت این اجلاس تمام تاثیرات فتنه هشتاد و هشت بر جمهوری اسلامی در بعد بین المللی از بین رفته و نتیجتاًچهره و پتانسیل جدیدی از جمهوری اسلامی در صحنه بین الملل رخ مینماید

-خامساً ایران اسلامی به دنیا ثابت خواهد نمود که تمام گزینه های روی میز ایالات متفرقه امریکا بادِ هواست

 و امیدواریم در پرتو عنایات حق تعالی و توجهات حضرت ولی عصر(عج) این گردهمایی بی نظیر جهانی دربهترین

 شرایط و با ایده ال ترین دستاوردها برگزارگردد انشاالله

 

    یاعلی

 




| نظر


اوباما ست؟
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : شنبه 91 شهریور 4
زمان : ساعت 3:31 صبح


ذخیر. اوباما نیست اما خیلی ها با او هستند 

در داخل و خارج هستند ایرانیانی از جنس به اصطلاح رجل که با اویند اما چرا در طرف مقابل اینگونه نیست؟. لا اقل من که فرد خاصی از رجال داخل و خارج احزاب امریکا را به یاد نمی اورم با ما باشد. من که از رسانه ها و مطبوعات و خبرگزاری های برتر جبهه مقابل اسم و مطلبی در ذهنم نیست که متمایل به ما باشد. وقتی وارد بسیاری از خبرگزاریها و بالاخص برخی روزنامه ها میشوی عناوینی به چشمت میخورد که گویا دیکته ای را از امریکا رونویسی کرده اند. مطالبی که دلخوشی سیاستمداران یهود در ذیل ان نمایان است. اگر اهلش باشی به راحتی میفهمی که یک روزنامه ای که داخل کشور چاپ میشود چنانچه بتواند با هر عنوانی تفرقه ای بین قوا و مسئولان ایجاد کند از نظر زرسالاران یهود گل کاشته است. لازم نیست مستقیم مطلبی بنویسد که مغایر امنیت ملی و سیاست خارجی کشور متبوعش باشد همینکه مطلبی بنویسد تا بتواند در دراز مدت به هدف اخلال در امنیت از طریق تفرقه ای که هزاران بازخورد منفی میتواند داشته باشد برسد کفایت میکند. این سیاست را در روزنامه های امثال شرق و افتاب یزد و.... به وضوح میبینی(همان روزنامه هایی که وقایع دهه هفتاد را مدیریت میکردند اما اکنون با نامی دیگر). هر انکه اندکی با سیاست های استعمار پیر اشنایی داشته باشد تجلی تمام قد انرا در تک تک صفحات روزنامه میبیند. اما اگر حرف بزنی میگویند ازادی بیان نیست و اگر هم سخن برانی اهلش را نمیبینی که بخواهد پیگیری کند. چراکه ما در طول تاریخ انقلاب از وزارت ارشاد خیری ندیده ایم. هرچند در سلامت جناب اقای حسینی شکی نیست اما چه کند که میراث دار وزرای قبلیست. که بهترینشان فقط انسان خوبی بود، از ان دست انسانهایی که در مساجد زیاد میبینی ولی عرصه مدیریت فرهنگی کاردان سالم میخواهد. به امید ان روز 


یاعلی     


به یه بنده خدایی این مطالبو گفتم

گفت:خب تو نخون

گفتم:یه نفر با خرس گلاویز شده بود یکی از اونور گفت ولش کن برو. گفت من ولش کردم اون ول نمیکنه

 




| نظر


یونجه
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : پنج شنبه 91 شهریور 2
زمان : ساعت 1:52 عصر

 

سلام. به جهت کثرت مطالب دوعنوان در یک مطلب ذکر میشود 

 

گفتم:تازه چه خبر؟

گفت:حجاریان (همون تئورسین توطئه) جدیدا با خوشحالی گفته: اصولگرایان اگر با همین وضع دلخراش و تفرقه حاکم بینشان برای انتخابات جلو بیایند قطعا شکست میخورند و اراء میشکند

گفتم:یعنی فکر کردن که اگر این تشطت نظرات بین اصولگراها حاکم بشه اونا میتونن از این قضیه استفاده کنند و رای بیارن؟

گفت:حتما با ذوق زدگی و اطمینان منتظرند که حاصل این تفرقه به نفع خودشون بشه و از اون ارتزاق کنن

گفتم:یه بدبختی بالای سر یه کشاورز ایستاده بود و با تکبر میگفت:((بکار، بکار که هرچه بکاری ما میخوریم)) کشاورز هم گفت :((یونجه میکارم))

 

 

گفتم: تازه چه خبر؟

گفت:روزنامه حامی اصلاح طلبان در شماره دیروز خودش ویژه نامه ای در مورد اقای هاشمی و انتخابات منتشر کرده

گفتم:خب بذار تا انتخابات هرروز منتشر کنن،به حرف گربه سیاه که بارون نمیاد. حالا چی نوشته؟

گفت: نوشته((او خوب میداند که جامعه چه زمانی نیازمند حضور پررنگ اوست و باز هم به خوبی متوجه است که چه زمانی باید سکوت کند چون بهتر از این مردم میداند شکستن سکوت یعنی تنها گذاشتن مردم. ))

گفتم:یعنی یا معنای سکوتو نمیدونن یا از فجایع خانواده معظم له در دهه اخیر که سبب گوشه نشینی پدرشون شده خبر ندارن

گفت: پس چرا میگه اقای هاشمی از روی سیاستش سکوت کرده. یعنی میگی اینا معنی کلماتو نمیدونن یا اینکه چیز دیگه؟

گفتم:از یارو میپرسن دگرگونی یعنی چه؟ میگه یعنی این گونی نه، یه گونی دیگه

یاعلی

 




| نظر



Design By : Ashoora.ir