سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حملات نرم افزاری و تدابیر سخت افزاری
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : یکشنبه 91 آبان 7
زمان : ساعت 12:39 عصر


واژه نرم افزار و سخت افزار در اواسط دهه هفتاد با ورود تکنولوژی نوین کامپیوتر های شخصی وارد ادبیات عامه مردم شد. اغلب کاربرد ان هم مختص مقوله کامپیوتر بود  .

تعریف ان به جهت اگاهی مخاطبان سبب اطاله کلام میگردد. انچه محمل این نوشتار گردید صحبت های رهبری در بجنورد و رصد شرایط گذشته و اکنون جامعه است .

یکی از مهمترین دغدغه های قشر مذهبی و معتقد جامعه ما بحث حجاب میباشد، مسئله ای که در تمام دنیا مسلمان را با ان میشناسند. و بعید است با دیدن یک زن محجبه کسی بگوید او مسیحی است.

در جامعه ایران بعد از انقلاب این مبحث قوت بیشتری گرفت و افرادی مثل اکبر گنجی و دیگر هم پالگی های ایشان با انجام اقدامات افراطی از قبیل تراشیدن موهای بلند افراد و گذاشتن جسم داغ بر پیشانی انان ان هم در یک خودروی فولکس و مقابل دانشگاه تهران به زعم خود مقابله با بی حجابی میکردند.

اما در علم پزشکی یک مبحث پایه وجود دارد که معتقدند پادزهر یک بیماری را باید از خود ان بیماری گرفت

به عنوان مثال نیش عقرب را از طریق خورد کردن همان عقربی که نیش زده است و با پیچیدن دور یک دستمال و نهادن روی زخم درمان میکردند. اما یک اصلی هست بسیار مهم تر از درمان و ان هم پیشگیری است. این پیشگیری از طریق اگاهی بخشی و در صورت ورود به بخش اندکی از جامعه ، از طریق واکسینه کردن سایر افراد جامعه انجام میگیرد. واکسیناسیون به علت وجود اگاهی از نحوه ساخت واکسن و همچنین اگاهی دقیق از خود بیماری انجام میشود.

در مبحث حجاب هم همینگونه است. دین مبین اسلام نسخه های تمام مسائل اجتماعی و حتی پزشکی و ... را ارائه کرده است و اگر امکان استفاده از انها وجود ندارد به علت دو نکته است : 1-عدم اگاهی ما از پادزهر و راه علاج و 2- عدم علت یابی و مشخص کردن ریشه های بیماری توسط نخبگان و پزشکان اجتماعی.

در نتیجه ی این دو عامل، به دلیل عدم تجهیز خود به سلاح های نرم افزاری و در نتیجه گسترش مطالبات عمومی و زیر سوال رفتن بخشی از اثر بخشی دستگاه های متولی ، این دستگاه ها به ناچار به راه سخت افزاری روی می اورند. ان وقت است که اقدامات اثر بخش نیستند

دفاع

 

چنانچه یک سیستم رایانه الوده به ویروس گردد راه علاج ان تعویض مانیتور جهت عدم رویت پیغام ان ویروس نیست.مگر علت بی حجابی، کشف حجاب از سر بانوان و یا تحمیل خرید لباس های بدن نما بوده است که اکنون از طریق برخورد فیزیکی به فکر چاره ان باشیم؟ گشت ارشاد کار نسبتا پسندیده ای است اما اثر بخشی ان فقط برای ده درصد زنان بدحجاب جامعه است که با قصد خاصی اقدام به اینکار میکنند. ضمن اینکه این نحوه برخورد تا مدت مشخصی جواب میدهد و قطعا پس از ان تاثیرخود را از دست میدهد. راه علاج همان چیزی است که رهبری بارها تاکید کرده اند، <<کار فرهنگی>> 

کار فرهنگی شرایط خاص خود را دارد که در این مقال نمیگنجد.

انچه روی دیگر این نوشته و تیتر میباشد بحث گرانی افسار گسیخته مایحتاج روزانه و ... مردم است که بخش عظیمی از جامعه را درگیر خود کرده است. مسئله ای که چنانچه در زمان و شرایط فعلی کنترل نشود قطعا منجر به اشوب و بلوا و خدای ناکرده مسائلی نظیر وقایع فتنه 88 و چه بسا پیچیده ترمیگردد. و این در حالیست که ما در استانه انتخاباتی هستیم که سنگ محک اصلی برای ارزیابی اثر بخشی تحریم ها و اعمال فشار ها بر مردم جهت جدایی از حاکمیت میباشد.حاکمیتی که متاسفانه این روزها روسای قوای ان منافع شخصی را بر مصالح ملی ترجیح میدهند

بجنبیم تا در مرحله نرم افزاری مسئله گرانی حل شود واگر کار به سخت افزار بکشد تبعات سنگینی دارد که ((من لا معاش له لا معاد له)) 

یاعلی

 




| نظر


حقوق ملت
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : سه شنبه 91 آبان 2
زمان : ساعت 8:15 عصر

 

ملت

رهبر معظم انقلاب در جمع مردم بجنورد:

در قانون اساسی نقش مجلس، دولت، رئیس جمهور و قوه قضائیه مشخص شده است، بنابراین همه مسئولان باید به وظایف قانونی خود عمل کنند و با یکدیگر همدل، همراه و همزبان باشند.

به لطف خداوند کشور در این خصوص مشکلی ندارد زیرا مسئولان کشور اعم از رؤسای قوا و بدنه سه قوه، دلسوز و علاقه مند به سرنوشت کشور هستند.


 چند تذکر به رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه

اقای رئیس جمهور طرح دیدار خود از زندانهارا به سوگندی که در پیشگاه ملت خورده اند مرتبط دانسته اند. البته که پایبندی به این سوگندها پسندیده است ولی پسندیده تر پاسخ رئیس جمهور به علت یازده روز خانه نشینی و رها کردن کشور است.

مسئله بعد مسائل کلان و بی سابقه اقتصادی است که در کارنامه دولت ایشان ثبت گردید و مردم را از نحوه پاسخگویی و برخورد ایشان با این مسائل قانع نکرد. ایا حق مردم نبود تا وزیر و رؤسای متخلف برکنار شوند؟

مسئله بعد تبعات موضع گیری ها و نظرات چالش برانگیز اطرافیان اقای احمدی نژاد است و اینکه حق مردم کجای ان مسائل لحاظ شده بود؟

با وجود اثبات تخلفات عدیده معاون اجرایی حضرتعالی کدام حق ملت مدنظر بود برای ابقا و ارتقای ایشان؟

در رسانه ای کردن انواع اختلافات و شبهات کدام حق ملت را مورد توجه قرار داده اید؟

دفاع از کوته فکری ها و خام نگاری های اقای جوانفکر به کدام سوگند در پیشگاه ملت نظر دارد؟


 اقای لاریجانی هم فراموش نکنند:

مردم تاکنون شعار عمل را دیده اند نه خود انرا. برخورد با کدام مهره اصلی در مسائل اقتصادی صورت گرفت؟

ایا به صرف دستگیری های اتوبوسی ، ارامش به بازار ارز بازگشت؟

در جریان فتنه 88 و اتهامات غیر قابل انکار و چشم پوشی مقصران، سرانجام دادگاه ها با اغاز ریاست حضرتعالی به کجا کشیده شد؟

اقای اژه ای در جریان پرونده مهدی هاشمی در اندیشه کدام مصلحت بودند؟ ایا این مصلحت اندیشی ذهن مردم را به سایر پرونده ها معطوف نمیکند؟

در پرونده اختلاس کلان بانکی جای خالی متهمان و مسببان اصلی (روسای بانک های ملی و صادرات) در دادگاه هاهمچنان محسوس است

کدام دلیل عقلی و توجیه ملی را در دستگیری اقای جوانفکر ان هم چند دقیقه قبل از سخنرانی رئیس جمهوری که دنیا منتظر صحبت های اوست،رعایت کردید؟

یک اصل اساسی: بالاترین حق مردم انقلابی این دیار، حفظ اتحاد مسئولین و تلاش مجدّانه برای رفع مشکلات موجود در جامعه از طریق همراهی و همسویی سران سه قوه و تمام ارکان نظام اسلامی در راستای اهتزاز پرچم افتخار و سربلندی و سرامدی نظام اسلامی در اوج قله های جهان با هدف تاسیس تمدن نوین اسلامی است

دو توصیه به مسئولین قوا:

1-کاری نکنید تا مردم در مقاطعی نسبت به دلسوزی تان برای انقلاب تردیدکنند.

2-متاسفانه ردپای اطرافیان حضرات در مسائل یاد شده کاملا مشهود است. چاره کنید

و در نهایت امر با اطمینان میتوان این مسئله را به هر دوی این بزرگواران تذکر داد.

((بوی دفاع از حقوق ملت از جانب حضرات در این مسئله به مشام نمیرسد))

 




| نظر


اول شخص جمع
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : یکشنبه 91 مهر 30
زمان : ساعت 5:10 عصر

 

شرح این حادثه گفتن دارد                         سه دهه یکّه و تنها وسط معرکه، گفتن دارد

معرکه از نفس عشق معطر شده است           حضرت عشق خودش معرکه گردان شده است  1

 

اول شخص های مفرد در سیاست ایران بسیار هستند، نه در سیاست که در همه جا هستند نه همه جا بلکه هیچ جا نیستند. از ان جهت که خود را بین همه سرامد میدانند واین توهمی بیش نیست، فکر خامی که به واسطه ان اقدام به اتخاذ تصمیماتی میکنند که خود و اطرافیان خیالی خود را دچار دردسر میکنند. افرادی که هرچند وقت یکبار به بهانه بیان اعتراضِ مردم لب به سخن میگشایند ولی سخن از زبان غرب میگویند. وقتی منافع شخصی و یا پایگاه اجتماعی و یا موجودیت سیاسیشان به خطر می افتد مردم و کلمه صیانت از حقوق ملت را به خوبی میدانند ولی پیش از ان با این واژه غریبه هستند.افرادی که کارنامه سیاسی روشن و شفافی دارند. رجالی که هر یک به دنبال دیگری رفتند و دنباله روی از امام نکردند

یک به یک در ملأ عام و نهانی رفتند      همه دنبال فلانی و فلانی رفتند 2

 

خب همیشه در بین دوستان، دشمنان هم حضور دارند. اصلا برای اینکه یک بمبگذار بخواهد اقدام عملی کند ،باید در جمع دوستان انقلاب حضور داشته باشد تا در بهترین مکان و بهترین زمان اقدام خود را عملی کند. مهم هوشیاری افراد ان جمع است. بمب ها در هر زمان تعریف خاص خود را دارد. گاهی اوقات بمب نظامی کارساز است.گاهی اوقات بمب سیاسی و خبرِ دروغ مفید است گاهی اوقات بمب تبلیغاتی و رسانه ای در دستور کار قرار میگیرد. فرقی نمیکند چون همگی یک هدف مشترک دارند. ضربه به جبهه حق.

خامنه ای

اما در جبهه حق مردی را میشناسیم که اول شخص جمع است. به این معنا که برای خود تعریفی بدون وجود جمع قائل نیست. تمام اتکایش برملت است. بعید است پای صحبتش نشسته باشی و کلمه ((احاد ملّت)) به گوشت نخورده باشد. خودش را خدمتگزار مردم میداند و مردم را ولی نعمت. هیچگاه مردم را دست مایه رسیدن به مقاصد سیاسی و شخصی خود نمیکند به این دلیل که هیچ گاه قصد  و نفع شخصی ندارد و ذره ای شبهه در زندگیش وارد نیست، هیچیک از فرزندانش حاشیه ساز نیستند. خانواده اش همیشه باری را از روی دوش نظام برداشته اند. تمام وقت و انرژی اش را صرف سرافرازی و رستگاری ملتش میکند. به کسی باج نداده و نخواهد داد این را بارها گفته همانطور که رهبرش در عمل ثابت کرد. خمینی رهبر خامنه ای بود. خامنه ای شاگرد ممتاز خمینی است. و خمینی احیا کننده دین. مَثَل خمینی و خامنه ای ، مَثَل محمد(ص) و علی (ع)است. عده ای بعد نبی گفتند ما محمد را قبول داریم ولی با علی اب مان در یک جوی نمیرود. اینها درس تاریخ است که میگویم. از روی تعصب و جهالت نیست. همان تاریخ ثابت کردست

همانهایی که از حیدر بریدند         حسین ابن علی را سر بریدند

 

نمیشود روضه بخوانی و به صحرای کربلا نروی. ظهر عاشورا، سالار شهیدان جمله ای گفت که بیانگر علت کینه ها و دشمنی ها با خاندان نبوت را اشکار کرد.

 ((مُلِأت بُطونُکُمْ مِنْ اَلحَرام))

 

لقمه حرام راه دریافت حقیقت را میبندد، کار را به جایی میرساند که بر امامت تیغ میکشی. اینانی که طبل رسوایی و حرام خواریشان گوش فلک را کر کرده و اکنون رو در روی نائب امام زمانشان ایستاده اند حواسشان را جمع کنند. چه بسا رو در روی خود امام زمانشان هم بایستند. در برابرش تیغ بکشند. ولی اینبار قصه فرق میکند. بقیة الله حکم به باطن میکند. فرصت رجز خوانی نمیدهد. اینبار حتی علی اصغر هم تیغ در دست دارد. اینبار احاد ملت جزو هفتاد و دو تن هستند اما نه نفر که میلیون. اینبار قصه،قصهء انتقام است

میرود قصه ما سوی سرانجام ارام     دفتر قصه ورق میخورد ارام ارام 3

تا دیر نشده برگردید. ما که راضی به هلاکت شمایان نیستیم ، خودتان را نمیدانم. البته عاقبت خود ما هم مشخص نیست و انشاالله که ختم به خیر شود. اما فراموش نکنیم که(( انَّ اَلصُبحَ لَقَریْب)).

 اَللهّم اَجْعَل عاقبَتَ اَمرِنا خَیرا 

مینویسم که شب تار سحر میگردد       یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد 4

یاعلی 

1- روح الله باوند

2-3-4 حمیدرضا برقعی

 




| نظر


شرح دل
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : پنج شنبه 91 مهر 27
زمان : ساعت 3:36 صبح

سلام ای مشرق نورانی عشق

صلوات خاصه

 

از همه دل بریده ام دلم اسیر یک نگاست            تموم ارزوی من زیارت امام رضاست

کمتر کسی رو میشناسیم نرفته باشه یا در شوق زیارت امام رضا (ع)نسوخته باشه.اونایی هم که میرن از روز اخر که قصد برگشت به موطن میکنن غم فراق شعله میکشه در وجودشون. غمی که نشان از رفاقت بین مهمان و صاحبخانه داره. مشهدالرضا جاییست که وقتی وارد حریم باصفاش میشی تمام دنیا فراموشت میشه دلت میخاد فقط تو صحن های مبارکش قدم بزنی ، دلت میخاد شبا زیر نور زرد چراغ، جلوی ایوون طلا روی اون فرشای قرمز بشینی و فقط خیره بشی به گنبد و ایوون. حتی اگر تشنه هم نباشی یه نیرویی به طرف سقاخونه هدایتت میکنه. باید از اون اب بخوری. بعد بشینی و به زائرای اقا نگاه کنی. از هر قوم و نژاد و فرهنگی میبینی ولی از همشون خوشت میاد. دلت میخاد یک ساعت هم که شده خادم حرم باشی اما وقتی میبینی امکانش نیست،مدام چشمات میگرده روی زمین تا یه اشغالی پیدا کنی و از روی زمین برداری تا توخیال خودت فکر کنی تو هم دستی تو کار داری. خیلی دلت میخاد مثل خادما ازت سؤال کنن فلان جا کجاست؟، همه مردم عاشق نوازش چوب زائر زن خادما هستن و ..... خلاصه هرکسی که باشی وقتی وارد حریم رضوی میشی خودتو فراموش میکنی. حرکت میکنی به قصد زیارت ضریح مطهر وارد حرم میشی ولی خیلی وقتا از شدت ازدحام جمعیت تو صحن گیر میکنی.بازهم دلت کنار ضریحه. میری واخر شب به امید خلوتی برمیگردی تا بتونی راحت زیارت کنی. بری و بچسبی به ضریح و با اقا درد دل بگی. بری بالای سر، سمت راست در بشینی و فقط ضریح رو نگاه کنی. زیارت جامعه بخونی. و انقدر اشک بریزی تا وساطت اقا رو بین خودت و خدا حس کنی. اروم بلند میشی میری پایین پای مبارک و مدتی به انتظار سپری میکنی تا یه جای کوچیک پیدا کنی و نماز بخونی. اون نمازی که زائر وقتی میخونه اطمینان پیدا میکنه که زیارتش کامل شده. بعد عقب عقب میری به سمت بیرون و سعی میکنی پشتت به ضریح نشه. وارد صحن میشی. بعیده مسجد گوهرشاد نری. بعیده کنار حوضش نشینی. حال و هوایی داره غیر قابل وصف. اگر وارد باشی، میگردی دنبال مقبره اقای نخودکی تا زیارتش کنی و نماز زیارت به نیابت از ایشون برای وساطت بین خودت و اقا بخونی. بعد اروم اروم به قصد هتل حرم رو ترک میکنی. ولی بازم سیر نمیشی. عطش زیارت اقا هیچ وقت کم نمیشه و همیشه بیشتر شعله ور میشه. خلاصه اینکه هرچی بگم اضافه گویی کردم ، خودتون بهتر میدونید.

اما من رو سیاه اخرین باری که به پابوس اقا مشرّف شدم دقیقا خاطرم هست. 29تا31اردیبهشت امسال بود. از بچگی تا به حال خیلی زیاد رفتم پابوس اقا، مدتی هم در مشهد زندگی کردم ولی یادم نیست هیچکدوم از این زیارت ها به اندازه اخرین باری که رفتم انقدر به دلم نشسته باشه. مدتش از همیشه کمتر بود ولی بی نظیر بود. نمیخام بگم دلم جاموند چون حق مطلب رو ادا نکردم بلکه تمام بود و هست و گذشته و اینده ام جا موند. کمترپیش اومده بود این حالی که ایندفعه داشتمو پیدا کنم ولی ...... دوشب پیش وسط ورزش بودم که یه پیامک برام رسید. متنش اشنا بود ((از جوار حرم مطهر امام رضا(ع) نائب الزیاره شما هستم)) یکی از هم دانشکده ای ها بود. این پیامو معمولا زیاد میبینم ولی نمیدونم چرا ایندفعه بدجوری دلم لرزید.ناخواسته دلم تنگ شد. عجیب هوای حرم به سرم زد. بیقراری غریبی به دلم افتاد. نمیتونستم اروم باشم. شدیدا هوایی شدم. دلم فقط صحن مطهر رضوی میخاد. دلم میخواد از باب الجواد وارد حرم بشم.  از کنار فروشگاه های باصفای محصولات استان قدس گذر کنم، چشمم به اتاقک نگهبانان و خادمین حرم بیفته ، امانتداری، ورودی اقایان، خادمان با صفا که اصلا تفتیش بدنی نمیکنن، وارد صحن بشم، تابلوی صحن جامع رضوی و صحن کوثر ببینم، بست شیخ بهایی و صحن جمهوری اسلامی، کفشداری 13، فرش های دستبافت هماهنگ زیر پاها، اتاق نذورات و کاغذ و پارچه متبرک و نبات حضرتی، رواق دارالحجه و دعا برای پیدا کردن یک رفیق و همراه ایده ال، قفسه کتاب دعاها و جلد سبز زیارتنامه و فهرست کتاب: اداب تشرف ،اذن دخول، زیارتنامه،دعای پایین پا و..... خلاصه خیلی دلم تنگ زیارت شده.خواستم با این نوشته خودمو سبک کنم. موقع نوشتنش تمام خاطرات از کودکی تا به حال برام مرور شد، دعا کنید تا هرچه زودتر مشرّف بشم. که دعای دوست اثر دارد

 یاعلی

 




| نظر


اَلسَلامُ عَلَیکْ یابنَ رَئوف
نویسنده : روح الله عماد
تاریخ : سه شنبه 91 مهر 25
زمان : ساعت 1:30 صبح

 

جگر تو جگر ثانیه هارا سوزاند
مجتبائی شدنت ال عبا را سوزاند
عمر کوتاه تو پایان غم انگیزی داشت
جگرت سوخت و این،قلب رضا را سوزاند

جوادالائمه
سالگشت شهادت جوادالائمه (ع) تسلیت باد

یاعلی




| نظر



Design By : Ashoora.ir