به بهانه حرفهای چند روز قبل رهبر در دیدار با نخبگان و حالتی که تابحال کم از ایشون دیده بودیم این شعر رو براتون نقل قول میکنم
به نام خدای سربداران علی
شکر لله شیعه ای نامی شدیم
اهل جمهوری اسلامی شدیم
فتنه ها افتاد اخر اتفاق
زیرورو کردیم جریان نفاق
جنگ شد پروانه گشته سوختیم
ازخمینی درس عشق اموختیم
بعد ازان پیرجمارانی خود
باچراغ چشم بارانی خود
راه حق را جملگی دریافتیم
حضرت سید علی را یافتیم
بیعتی کردیم کاین عین ولاست
حضرت سیدعلی روح خداست
دل به فرمان ولی داریم ما
گوش بر امر علی داریم ما
عده ای از همرهان جاهل شدند
درحمایت از علی کاهل شدند
ای خوارج که زمولا خسته اید
یادتان رفته است پیمان بسته اید
غم برای نان وعنوان میخورید
رنج اب و غصه نان میخورید
پس چه شد ایمان وباورهایتان
خاک شهرکوفه بر سرهایتان
پشت بر ایمان مولاکرده اید
از شهیدان شرم ایا کرده اید
مثل شیطان مهره چینی میکنید
انقلاب ضد دینی میکنید
با تسامح ها تجاهل میکنید
پای ارزش ها تساهل میکنید
فتنه ها یک یک به نوعی سازشد
پای نا اهلان به خلوت بازشد
سفره تشکیک راه انداختید
روز وشب صدها سقیفه ساختید
حمله بر فقه و ولایت،حذف دین
طرح شیطان بزرگ است این یقین
ملت ایران فراز وشیب دید
ازقلم بیش ازتفنگ اسیب دید
سامری هاباقلم بت ساختند
فتنه در دامان دین انداختند
بردگر اندیش ها دل باختند
رکن چارم را بهانه ساختند
حرفی از اعماق ایمان میزنم
بالب و حلق شهیدان میزنم
ازچه از کف داده اید ان سوزخود
حرف و فعل وباور دیروز خود
راه شرق وغرب راچون یافتید
از امام خویشتن رو تافتید
تاچه باید کرد را حاصل کنم
با علی وقت است درد دل کنم
بامدد از عشق بی دلواپسی
چون علی باشد چه حاجت برکسی
رهبردنیا ودین مردم است
قلب مشهد قبله شهر قم است
دشمنان کاه چونان کوه اوست
حوزه هارا حامی نستوه اوست
روح ایمان را حقیقت چون ولی است
شارح اسلام من سید علی است
بیش از ایوب وازیونس فزون
در دل مولا علی درد است وخون
رنج شعرم التهاب زخم اوست
خون دل خوردن به عالم سهم اوست
درنمازو در نیازش اه کرد
چون علی سر در هزاران چاه کرد
راز مظلومیت او منجلی است
این علی ایینه دار ان علی است
دست اگر بازد به سوی ذوالفقار
امتی دارد سراسر سربه دار
گر چه شبنم گونه اما اتش اند
امت مولا علی عاشق وشند
فتنه را تاکی تحمل میکنند
درشهادت بازهم گل میکنند
کید داخل کفر خارج را ببین
رونق کار خوارج راببین
دین ستیزان قلعه وباروزنند
یک به یک پشت قلم اردو زنند
مستحق داس و ضرب و تیشه اند
این علف ها تا ابد بی ریشه اند
هرکه بی دین گشت بدعت کش شد
گشت ملحد تادگر اندیش شد
خنده برلب غرق واویلاشدند
بوق های کاغذی سرنا شدند
شاهدخودرا به کابین دیده اند
خواب غصب سنگردین دیده اند
عاشقان از درد دین غوغاکنید
هان مبادا پشت بر مولاکنید
وقت حمله سوی مکر دیگری است
بچه های جبهه بدر دیگری است
یاد می ارید ان میدان مین
بچه های جبهه در فتح المبین
وقت خنثی گشتن است انی دگر
بچه های جبهه میدانی دگر
عاقبت برخورد افتد اتفاق
جنگ مرصاد است پایان نفاق
تا که گردد فتنه و اشوب کم
بچه ها باشید با هم ،هم قسم
ختم حرفم این باقی والسلام
بچه های جبهه فرزند امام
نایب مهدی ولی دارندوبس
درجهان سید علی دارند وبس
برشمشیر ذوالفقار مهدی صلوات برگریه هر جمعه مهدی صلوات
خدایا تا ظهور دولت یار گل پیغمبر مارا نگه دار
| نظر