شرح این حادثه گفتن دارد سه دهه یکّه و تنها وسط معرکه، گفتن دارد
معرکه از نفس عشق معطر شده است حضرت عشق خودش معرکه گردان شده است 1
اول شخص های مفرد در سیاست ایران بسیار هستند، نه در سیاست که در همه جا هستند نه همه جا بلکه هیچ جا نیستند. از ان جهت که خود را بین همه سرامد میدانند واین توهمی بیش نیست، فکر خامی که به واسطه ان اقدام به اتخاذ تصمیماتی میکنند که خود و اطرافیان خیالی خود را دچار دردسر میکنند. افرادی که هرچند وقت یکبار به بهانه بیان اعتراضِ مردم لب به سخن میگشایند ولی سخن از زبان غرب میگویند. وقتی منافع شخصی و یا پایگاه اجتماعی و یا موجودیت سیاسیشان به خطر می افتد مردم و کلمه صیانت از حقوق ملت را به خوبی میدانند ولی پیش از ان با این واژه غریبه هستند.افرادی که کارنامه سیاسی روشن و شفافی دارند. رجالی که هر یک به دنبال دیگری رفتند و دنباله روی از امام نکردند
یک به یک در ملأ عام و نهانی رفتند همه دنبال فلانی و فلانی رفتند 2
خب همیشه در بین دوستان، دشمنان هم حضور دارند. اصلا برای اینکه یک بمبگذار بخواهد اقدام عملی کند ،باید در جمع دوستان انقلاب حضور داشته باشد تا در بهترین مکان و بهترین زمان اقدام خود را عملی کند. مهم هوشیاری افراد ان جمع است. بمب ها در هر زمان تعریف خاص خود را دارد. گاهی اوقات بمب نظامی کارساز است.گاهی اوقات بمب سیاسی و خبرِ دروغ مفید است گاهی اوقات بمب تبلیغاتی و رسانه ای در دستور کار قرار میگیرد. فرقی نمیکند چون همگی یک هدف مشترک دارند. ضربه به جبهه حق.
اما در جبهه حق مردی را میشناسیم که اول شخص جمع است. به این معنا که برای خود تعریفی بدون وجود جمع قائل نیست. تمام اتکایش برملت است. بعید است پای صحبتش نشسته باشی و کلمه ((احاد ملّت)) به گوشت نخورده باشد. خودش را خدمتگزار مردم میداند و مردم را ولی نعمت. هیچگاه مردم را دست مایه رسیدن به مقاصد سیاسی و شخصی خود نمیکند به این دلیل که هیچ گاه قصد و نفع شخصی ندارد و ذره ای شبهه در زندگیش وارد نیست، هیچیک از فرزندانش حاشیه ساز نیستند. خانواده اش همیشه باری را از روی دوش نظام برداشته اند. تمام وقت و انرژی اش را صرف سرافرازی و رستگاری ملتش میکند. به کسی باج نداده و نخواهد داد این را بارها گفته همانطور که رهبرش در عمل ثابت کرد. خمینی رهبر خامنه ای بود. خامنه ای شاگرد ممتاز خمینی است. و خمینی احیا کننده دین. مَثَل خمینی و خامنه ای ، مَثَل محمد(ص) و علی (ع)است. عده ای بعد نبی گفتند ما محمد را قبول داریم ولی با علی اب مان در یک جوی نمیرود. اینها درس تاریخ است که میگویم. از روی تعصب و جهالت نیست. همان تاریخ ثابت کردست
همانهایی که از حیدر بریدند حسین ابن علی را سر بریدند
نمیشود روضه بخوانی و به صحرای کربلا نروی. ظهر عاشورا، سالار شهیدان جمله ای گفت که بیانگر علت کینه ها و دشمنی ها با خاندان نبوت را اشکار کرد.
((مُلِأت بُطونُکُمْ مِنْ اَلحَرام))
لقمه حرام راه دریافت حقیقت را میبندد، کار را به جایی میرساند که بر امامت تیغ میکشی. اینانی که طبل رسوایی و حرام خواریشان گوش فلک را کر کرده و اکنون رو در روی نائب امام زمانشان ایستاده اند حواسشان را جمع کنند. چه بسا رو در روی خود امام زمانشان هم بایستند. در برابرش تیغ بکشند. ولی اینبار قصه فرق میکند. بقیة الله حکم به باطن میکند. فرصت رجز خوانی نمیدهد. اینبار حتی علی اصغر هم تیغ در دست دارد. اینبار احاد ملت جزو هفتاد و دو تن هستند اما نه نفر که میلیون. اینبار قصه،قصهء انتقام است
میرود قصه ما سوی سرانجام ارام دفتر قصه ورق میخورد ارام ارام 3
تا دیر نشده برگردید. ما که راضی به هلاکت شمایان نیستیم ، خودتان را نمیدانم. البته عاقبت خود ما هم مشخص نیست و انشاالله که ختم به خیر شود. اما فراموش نکنیم که(( انَّ اَلصُبحَ لَقَریْب)).
اَللهّم اَجْعَل عاقبَتَ اَمرِنا خَیرا
مینویسم که شب تار سحر میگردد یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد 4
یاعلی
1- روح الله باوند
2-3-4 حمیدرضا برقعی
| نظر