اين مرد کيست لاله ي پرپر مي آورد
تا خيمه هاش اکبر ديگر مي آورد
دارد گلي که طعم عسل را چشيده است
از ازدحام تيغ و سپر در مي آورد
بوي گلاب پر شده در دشت خار و خون
آقا عصاره ي گل پرپر مي آورد
گلبرگ هاي سرخ و سپيد از نيام خاک
يا پاره هاي سوره کوثر مي آورد
انگار او تمام حسن را غريب وار
با قامت خم از دل لشگر مي آورد
خون زخم و آه و آتش و باران و تير و عشق
آيا کسي از اين همه سر در مي آورد؟
عالم دو مست در تب غوغاي خيمه ها
مولا تني کشيده به محشر مي آورد
تا آسمان مهر تو اي مهربان پدر
دارد پسر به شوق تو پر در مي آورد
متاسفانه شاعرشو نميدونم ...
سلام .بسيار زيبا وقبول باشه انشاالله بزرگوار ...دعامون کنيد بحقشون ...عاقبت بخير باشيد وتاهميشه سربلند ...ياحسين ...