وبلاگ :
يٰا عِمٰادَ مَنْ لا عِمٰادَ لَهْ
يادداشت :
پايداري ، متحد = يون ، يَت
نظرات :
2
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سياوش آقاجاني
سلام و خداقوت
آنچه که شما از دودستگي فرموديد و پيرو آن به استاد مصباح هم توصيه کرده ايد، منصفانه نيست براي اينکه شکاف موجود در اصولگرايي ناشي از وجود ساکتيني است که برخي اصولگرايان ايشان را مي پذيريند و برخي ديگر خير. امثال ساکتين و پذيرندگان ايشان مقصر شکافند که چنين ترکي را بين خودشان نديدند و اين که همين ساکتين خطايي را کرده اند همچنان ادامه داده و مي دهند و اصلاً نه حرف توبه اي بوده و نه پشيماني و اين که عالمي وارسته که هميشه بر مباني فکري و ديني توصيه کرده اند و اگر هم در سياست اظهار نظري کرده اند از همين مبنا بوده است به جهت خطاي احتمالي برخي از اعضاي اين جبهه مورد بازخواست قرار گيرند را صحيح نمي دانم. همانطوري که دوستان ديگر به شما پاسخ داده اند استاد مصباح رهبر فکري و اخلاقي اين جريان هستند همانطوري که ايشان در ابتداي کار دولت رهبر فکري و اخلاقي دولت بودند و البته همانطوري که دولت خودش را از ايشان و شاگردان ايشان کنار کشيدند و البته ايشان هم تبرا جستند، اکنون نيز اين جبهه مي توانند به ايشان تمسک بجويند و يا از ايشان فاصله بگيرند و البته اين نبايد موجب مقصر شناختن استاد مصباح شود. استاد مصباح، شهيد مطهري زمان است و اين به گفته ي امام خامنه اي است و البته ملاک حال افراد است همان که هنوز در ايشان وجود دارد و آن ايستادگي در برابر انحرافات چپ و راست بوده است و البته ايشان معصوم نيستند اما از بصيرتران و انقلابي ترين علماي کشورند که در تنگناها به داد انقلاب مي رسند نه در عافيت طلبي ها در صحنه حضور پيدا کنند.
دوست من به دعوت شما ذيل مطلبتان نظر دادم اميد که موجب رنجش خاطرتان نگرديده باشم.
پاسخ
سلام عليکم. در شخصيت علمي و اخلاقي اقاي مصباح شکي نيست اما مشکل اينجاست که ايشان هرگاه در مسائل سياسي وارد شده اند، توان اداره وضعيتي که خودشان پديد اورده اند را نداشته اند و اين استدلال که من موسس بودم اصلا قابل قبول نيست ، مگر ميشود يک معمار بگويد من اين بنا را ساختم ولي اگر فرو ريخت به من ارتباطي ندارد؟؟؟؟؟ . يکي از ويژگيهاي عالمان ديني اداره اوضاع است. ايجاد انقلاب اسلامي از هتر هاي بي بديل امام بود ولي ان چيزي که دنيا را متحير کرد توان امام در اداره انقلاب در بدترين شرايط بود و به حمدلله رهبري نيز از اين ويژگي بهره مند هستند. مسئله ديگري که مويد اين حرف بنده ميباشد تندروي هاي اقاي مصباح در خصوص شخص رئيس جمهور و بلافاصله اظهار نظر هاي حضرت اقا در خصوص تاييد اقاي احمدي نژاد است.در مطلبي با عنوان فتنه اصولگرايي توضيح داده بودم که اقاي مصباح همگان را به خطر و فتنه عظيم جريان انحرافي هوشيار ميکردند در حاليکه اين جريان همان موقع از بين رفت و رهبري هم بارها تاکيد فرموذند که به اين مسئله نپردازيد،جداي از اينکه اصل اين مسئله انحراف يک جريان فرعي بود براي تخريب جريان اصلي. باز هم تاکيد ميکنم اقاي مصباح اگر توان اداره اين وضعيت را ندارد بهتر است اعلام کنند که هيچ وابستگي به اين جريان ندارند و ضمن اينکه اقاي حسينيان را از اداره اين جبهه بيرون کنند و هميشه اين را اويزه گوشمان بکنيم که دشمن به هيچ وجه تمام مهره هايش را در يک بازي به صحنه نمياورد. هستند افرادي در جريان اصولگرايي که خطرشان بسيار بيشتر از فتنه گران است چرا که فنته گران رو بازي ميکردند. نکته اخر اينکه اين حرف هاي بنده به منزله تاييد جبهه متحد اصولگرايان نيست وليکن فرقي که بين اين ذوست در عزم سياسي رهبرانشان است. در ضمن اگر بنا باشد با اين اضهار نظر شما خاطر بنده رنجيده شود پس چطور ميخواهيم کزسي هاي ازاد انديشي راه بيندازيم.تمام دنيا هم ميدانند که ما در مباحثه جدي هستيم ولي رفاقتمان پابرجاست... ياعلي